رطیللغتنامه دهخدارطیل . [ رُ طَ ] (ع اِ) رتیل . رتیلا. رطیلا. دلمک . دلمه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
پرتللغتنامه دهخداپرتل . [ رُ ت ِ ] (اِ) نوعی از پستانداران گوشتخوار افریقائی ، از دسته ٔپرتلینه . مشابه کفتار.
رطللغتنامه دهخدارطل . [ رَ ] (ع مص ) بشتافتن . دویدن : رَطَل َ رطلاً و رطولاً. (منتهی الارب ). دویدن . (از اقرب الموارد). || آزمودن تا بشناسد وزن آن را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
رطللغتنامه دهخدارطل . [ رِ ] (ع ص ) یا رَطل ؛ اسب سبکرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به رَطل شود. || (اِ) رَطل . نیم من و آن 12 اوقیه و اوقیه چهل درهم است . (منتهی الارب ) (از رساله ٔ اوزان و مقادیر مقریزی ).