25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بقا داشتن
liven up
wiving
survivable
reliving
vivificating
بیشتر بدانید
pneumatoscope
ابش
زمین زاد
منش گردا
تایمز
پاپیزا
جستوجوی دقیق
resuscitable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره زنده ماندن
جستوجوی همقافیه
irresuscitable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
irresuscitable
nonresuscitable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nonresuscitable