بازآواگرreverbواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه پردازش صوتی که بازآوایش صوتشناختی طبیعی را با روشهای مکانیکی یا الکترونیکی شبیهسازی میکند
reverberateدیکشنری انگلیسی به فارسیبازتاب دادن، منعکس کردن، پیچیدن، طنین انداختن، ولوله انداختن، معکوس
reverberateدیکشنری انگلیسی به فارسیبازتاب دادن، منعکس کردن، پیچیدن، طنین انداختن، ولوله انداختن، معکوس