reviewedدیکشنری انگلیسی به فارسیبررسی شده، مرور کردن، دوره کردن، سان دیدن، بازدید کردن، انتقاد کردن، مقالات انتقادی نوشتن
revivedدیکشنری انگلیسی به فارسیاحیانا، زنده شدن، احیا کردن، احیا شدن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن، نیروی تازه دادن، باز جان بخشیدن، بهوش امدن