rimesدیکشنری انگلیسی به فارسیریمون، قافیه، شبنم یخ زده، سرما ریزه، شعر، سخن قافیه دار، سجع، نظم، یخ زدگی، بساوند، هم قافیه شدن، قافیه دار کردن، قافیه ساختن، شعر گفتن
rhymesدیکشنری انگلیسی به فارسیقافیه ها، قافیه، شعر، سجع، نظم، پساوند، سخن قافیه دار، بساوند، شعر گفتن، هم قافیه شدن، قافیه ساختن، سخنوری کردن
مخاطرة کلید متنرمز ـ متنرمزciphertext-ciphertext compromiseواژههای مصوب فرهنگستانلو رفتن اطلاعات کلید که از تحلیل اطلاعات حاصل از رمزگذاری یک متن اصلی با دو کلید متفاوت حاصل میشود
پیرمیشلغتنامه دهخداپیرمیش . (اِ مرکب ) میش پیر. گوسپند بزادبرآمده . گوسپند کهنسال . هرطة. (منتهی الارب ).
جرایم اخلاقیvice crimesواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاح عام حقوقی برای قانونشکنی از نوع سوءاخلاق، شامل فحشا و هرزگی و عمل خلاف عرف
جرایم یخچالیfreezer crimesواژههای مصوب فرهنگستانسرقت یک یا چند حیوان، عموماً دام، عمدتاً با انگیزۀ مصرف غذایی