لغتنامه دهخدا
ربوت . [ رَ ] (اِ) هدهد. (ناظم الاطباء) (لغت فرس اسدی ). پوپو. (یادداشت مرحوم دهخدا). پوپک . شانه بسر. مرغ سلیمان . پوپونک : محال را نتوانم شنیدهزل و دروغ که هزل گفتن کفر است در مسلمانی سرای و قصر بزرگان طلب تو همچو ربوت چو مار چند گزین