رودرلغتنامه دهخدارودر. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رابر بخش بافت از شهرستان سیرجان واقع در 40هزارگزی خاور بافت و شمال شصت پیچ جواران . منطقه ٔ کوهستانی و سردسیر و دارای 250 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین میشود و محصول
رودگرلغتنامه دهخدارودگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) آنکه تارهای ساز و زه کمان بسازد. (آنندراج ). سازنده ٔ تارهای ساز و زه کمان . (ناظم الاطباء) : گفت هان رودگر بیار شتاب قد صد گز طناب محکم تاب . امیرخسرو (از آنندراج ).|| مغنی . مطرب . (ناظم
رودگرلغتنامه دهخدارودگر. [ گ َ ] (اِخ ) یکی از قبیله های چهارگانه ای است که سکنه ٔ تلور را تشکیل میدهند و تلور دیهی است از دیههای نوکنده . (مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 66).