پیرولیلغتنامه دهخداپیرولی . [ وَ ] (اِخ ) (امیر...) برادر امیرولی و امیرخسروشاه ، از یاران سلطان محمودمیرزا فرزند سلطان ابوسعیدگورکانی . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 191، 194، <span class="hl" dir=
رگلاژلغتنامه دهخدارگلاژ. [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) خطکشی . طرز و عمل خطکشی کاغذ. || نظم و ترتیب دادن حرکت و چرخ و پره های ماشین .
ریلایلغتنامه دهخداریلای . [ رِ] (اِخ ) جان ویلیام استرات (لرد). فیزیکدان انگلیسی (1842 - 1919 م .). وی باهمراهی رامسه به کشف آرگون نایل آمد و در 1904 م .جایزه ٔ نوبل را دریافت داشت . (فرهنگ فا
trolleyدیکشنری انگلیسی به فارسیچرخ دستی، واگن برقی، چرخ دستی مامور تنظیف، گاری بارکش، اتومبیل بارکش کوتاه، با واگن برقی حمل کردن
چرخtrolleyواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای چرخدار برای حمل انواع وسایل و خوراکیها در غذاخوری/ رستوران