رقاءلغتنامه دهخدارقاء. [ رَق ْ قا ] (ع ص ) مرد بسیارافسونگر. (ناظم الاطباء). مرد افسونگر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). افسونگر. افسونگری استاد. (یادداشت مؤلف ). افسونگر. (ملخص اللغات ) (مهذب الاسماء) (دهار). || کوه نورد. (یادداشت مؤلف ).
تازه کاردیکشنری فارسی به انگلیسیamateur, apprentice, beginner, fledgling, fresh, green tumb, greenhorn, junior, neophyte, new, novice, raw, rookie, tenderfoot, tyro, youngling