rubbio
مالش، مالیدن، پاک کردن، ساییده شدن، ساییدن، اصطکاک پیدا کردن
روبی
مالیدن
لاستیک، كائوچو، رزین، سوهان، پاک کن، ابریشمی یا کاپوت، لاستیکی
زباله، اشغال، خاکروبه، چیز پست و بی ارزش