لغتنامه دهخدا
حرون . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) اسب سرکش . اسب توسن . اسب نافرمان . اسب بی فرمان . اسب ناآموخته . آن اسب که برجای ایستد و نرود. (مهذب الاسماء).شموس . اسب ناآموخته و عرب نیز حرون گویند. (صحاح الفرس ). توسن از ستوران که سم غیرشکافته دارند. (منتهی الارب ). چموش . گاه گیر. گه گیر. (زمخ