قهوهپالا،صافی قهوهcoffe filterواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای جدا کردن دُرد قهوه از مخلوط آب و قهوه
safeدیکشنری انگلیسی به فارسیبی خطر، گاو صندوق، امن، ایمن، مطمئن، محفوظ، صحیح، اطمینان بخش، محفوظ از خطر، صدمه نخورده
غیرمسلح کردنde-arming, safingواژههای مصوب فرهنگستانتغییر وضعیت سلاح یا مهمات از حالت آمادهبهآتش به حالت ضامن متـ . ضامن کردن
صفیفرهنگ نامها(تلفظ: safi(y)) (عربی) (در قدیم) خالص و یگانه (دوست) ؛ برگزیده ؛ صاف ، پاک ، روشن ؛ (به مجاز) صفیالله .
دیوانهگویش خلخالاَسکِستانی: tur دِروی: tur شالی: dalu / tur کَجَلی: divâna کَرنَقی: saffi کَرینی: dalu/divâna کُلوری: tur گیلَوانی: safi/ tur لِردی: dalu/tur