sassingدیکشنری انگلیسی به فارسیsassing، گستاخانه سخن گفتن با، بیشرمانه گفتگو کردن، با بی احترامی صحبت کردن
sousingدیکشنری انگلیسی به فارسیسوسن، مست کردن، انداختن، بطور کامل پوشاندن، حمله کردن، بسختی افتادن، مست کردن یاشدن، در ترشی فرو بردن، با ترشی مخلوط کردن، در اب غوطه ور شدن