chatteredدیکشنری انگلیسی به فارسیچرت زدن، پچ پچ کردن، تندتند حرف زدن، چهچه زدن، تند و ناشمرده سخن گفتن
طنزپردازsatiristواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهصورت حرفهای به نوشتن و خلق آثار طنز میپردازد متـ . طنزنویس