scaldدیکشنری انگلیسی به فارسیسوزاندن، سوختگی، تاول، اثر اب جوش بر روی پوست، با آب گرم سوزاندن، اب جوش ریختن روی، تاول زده کردن، اب پز کردن
squallدیکشنری انگلیسی به فارسیسرقت، بوران، فریاد، توفان، باد، ضجه، باد بی سابقه و شدید، فریاد زدن، توفانی شدن