scabدیکشنری انگلیسی به فارسیچاقو، جرب، حکه، پوست زخم، اثر زخم، گر، گری، دلمه بستن زخم، دله، خراش، پوسته پوسته شدن، خراشیدن
ناحیۀ کتفscapular region, regio scapularisواژههای مصوب فرهنگستانفضایی مثلثیشکل در قسمت پشتی خارجی قفسۀ سینه
scapulaدیکشنری انگلیسی به فارسیناحیه گردن، کتف، شانه، استخوان کتف، کمربند شانه ای، استخوان سرشانه، عظم کتف
scapulaدیکشنری انگلیسی به فارسیناحیه گردن، کتف، شانه، استخوان کتف، کمربند شانه ای، استخوان سرشانه، عظم کتف