sendsدیکشنری انگلیسی به فارسیمی فرستد، ارسال داشتن، فرستا دن، روانه کردن، گسیل داشتن، اعزام داشتن، سوق دادن
descendsدیکشنری انگلیسی به فارسیفرود می آید، سرازیر شدن، پایین امدن، فرود امدن، نزول کردن، پیاده شدن، پایین رفتن، فروکش کردن