25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
tarryingness
cassareep
scraze
scribblement
ارعاب
ارعاد
بیشتر بدانید
iulidan
کالیبر تفنگ (اسلحه)
خنوس
hemiparasitism
humify
caffer cat
جستوجوی دقیق
scituate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترساندن
جستوجوی همآوا
situate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت، جا گرفتن، در محلی گذاردن، واقع شدن
situates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موقعیت، جا گرفتن، در محلی گذاردن، واقع شدن
situated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واقع شده است، واقع در، واقع شده در
well-situated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محل خوبی است