پیشکوهلغتنامه دهخداپیشکوه . (اِخ ) دهستان پیشکوه شامل تمام بخش تفت شهرستان یزد است . رجوع به تفت شود. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
پیشکوهلغتنامه دهخداپیشکوه . (اِخ ) نام کوهی به دوهزار مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی ص 153).
پیشکوهلغتنامه دهخداپیشکوه . (اِخ ) نام سابق شهرستانی از استان پنجم کشور که امروز به ایلام شهرت دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران استان پنجم شهرستان ایلام شود. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
شقوةلغتنامه دهخداشقوة. [ ش َ ق ْ / ش ِ ق ْ وَ ] (ع مص ) شقا. شقاء. شقاوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بدبخت شدن . (آنندراج ). رجوع به شقا و شقاء شود.
ساحلدیکشنری فارسی به انگلیسیbeach, coast, front, frontage, seacoast, seashore, shore, strand, waterfront, waterside
کرانهدیکشنری فارسی به انگلیسیbeach, coast, edge, end, front, frontage, sand, seacoast, seashore, shore, strand, waterfront, waterside