sheerدیکشنری انگلیسی به فارسیخالص، صرف، پارچه ظریف، کنار رفتن، برگشتن، انحراف حاصل کردن، کنار زدن، بکلی، بطور عمودی، یک راست، محض، مطلق، راست، پاک، حریری
searدیکشنری انگلیسی به فارسیپرنده، خشکاندن، سو زاندن، داغ کردن پژمرده کردن یا شدن، از کار افتاده، پژمرده، خشکیده