seizeدیکشنری انگلیسی به فارسیتصاحب کردن، ضبط کردن، غصب کردن، مصادره کردن، بتصرف آوردن، قاپیدن، توقیف کردن، دچار حمله شدن، درک کردن، مبتلا کردن
seizeدیکشنری انگلیسی به فارسیتصاحب کردن، ضبط کردن، غصب کردن، مصادره کردن، بتصرف آوردن، قاپیدن، توقیف کردن، دچار حمله شدن، درک کردن، مبتلا کردن
seizeدیکشنری انگلیسی به فارسیتصاحب کردن، ضبط کردن، غصب کردن، مصادره کردن، بتصرف آوردن، قاپیدن، توقیف کردن، دچار حمله شدن، درک کردن، مبتلا کردن