selectiveدیکشنری انگلیسی به فارسیانتخابی، گزینشی، برگزیده، گزیده، انتخاب کننده، بهگزین، گزیننده، مبنی بر انتخاب، دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selectiveدیکشنری انگلیسی به فارسیانتخابی، گزینشی، برگزیده، گزیده، انتخاب کننده، بهگزین، گزیننده، مبنی بر انتخاب، دارای حسن انتخاب گلچین کننده
جهتگزینregioselectiveواژههای مصوب فرهنگستانویژگی واکنشی که همپار ساختاری واحدی را ترجیح میدهد و به تولید بیشتر آن در قیاس با سایر محصولات منجر میشود
selectiveدیکشنری انگلیسی به فارسیانتخابی، گزینشی، برگزیده، گزیده، انتخاب کننده، بهگزین، گزیننده، مبنی بر انتخاب، دارای حسن انتخاب گلچین کننده
شیمیگزینchemoselectiveواژههای مصوب فرهنگستانواکنشگری که با یک گروه عامل در حضور گروههای عامل مشابه بهطور گزینشی عمل میکند
فضاگزینstereoselectiveواژههای مصوب فرهنگستانهمپار فضایی در یک واکنش شیمیایی که بر شکلگیری همپارهای فضایی دیگر ارجحیت دارد