بخوی مهارmooring shackleواژههای مصوب فرهنگستانهرزگردی که در مهار کشتی برای بخو کردن دو زنجیر و جلوگیری از به هم پیچیدن آنها به کار میرود متـ . بخوی شناوه، بخوی بویه buoy shackle
مقرة دوکیshackle insulatorواژههای مصوب فرهنگستانمقرهای که از میان آن یک میلة فلزی دوکمانند عبور میکند
بخوshackle, shot 1واژههای مصوب فرهنگستان1. قطعهفلزی به شکل U یا D یا مانند آن که برای اتصال قطعات زنجیر یا اتصالات دیگر به کار میرود 2. طول استانداردی از زنجیر لنگر به اندازۀ 27/5 متر
بخوی مهارmooring shackleواژههای مصوب فرهنگستانهرزگردی که در مهار کشتی برای بخو کردن دو زنجیر و جلوگیری از به هم پیچیدن آنها به کار میرود متـ . بخوی شناوه، بخوی بویه buoy shackle