حد پسین تاریخگذاری،حد پسینterminus post quem, TPQواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گاهنگاری نسبی که در آن قدمت شیء تاریخگذاریشده در یک لایه نشانگر آن است که لایههای زبرین قدمت کمتری از آن شیء دارند
حد پیشین تاریخگذاری،حد پیشینterminus ante quem, TAQواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گاهنگاری نسبی که در آن قدمت اثر تاریخگذاریشده در یک لایه نشانگر آن است که لایههای زیرین قدمت بیشتری از آن شیء دارند
مرحلهبندی چپگرد پیشین ـ پسینlead-lag left turn phasingواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهبندی چراغ راهنمایی که با گردش به چپ پیشین یک شاخه از تقاطع شروع میشود و سپس مرحلة عبور مستقیم صورت میگیرد و در پایان گردش به چپ پسینِ جهت مقابل انجام میشود
پَرگَنۀ براقshiny colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای با ظاهر براق و مرطوب متـ . پَرگَنۀ مرطوب wet colony
shineدیکشنری انگلیسی به فارسیدرخشش، تابش، برق، روشنی، براقی، فروغ، پرتلالوء، پرتو، سو، درخشیدن، روشن شدن، تابیدن، براق کردن، منور کردن، نورافشاندن
shineدیکشنری انگلیسی به فارسیدرخشش، تابش، برق، روشنی، براقی، فروغ، پرتلالوء، پرتو، سو، درخشیدن، روشن شدن، تابیدن، براق کردن، منور کردن، نورافشاندن