shinerدیکشنری انگلیسی به فارسیشینر، واکس کفش، چشم کبود شده، درخشان، ادم باهوش، ادم زرنگ، واکسی، چیز درخشنده، ستاره، کلاه ابریشمی، کفش چرمی برقی، پول، چشم
تاسهکِشpurse seiner, seine boat, seiner, purse boatواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود
امضاکنندة اصلیoriginal signerواژههای مصوب فرهنگستانفرد یا هر هستار دیگری که حق امضای خود را به دیگری بهعنوان امضاکنندة وکالتی واگذار کند
امضاکنندة وکالتیproxy signerواژههای مصوب فرهنگستانکسی که امضاکنندة اصلی حق امضای خود را به او واگذار میکند
shinersدیکشنری انگلیسی به فارسیشینرها، واکس کفش، چشم کبود شده، درخشان، ادم باهوش، ادم زرنگ، واکسی، چیز درخشنده، ستاره، کلاه ابریشمی، کفش چرمی برقی، پول، چشم
shinersدیکشنری انگلیسی به فارسیشینرها، واکس کفش، چشم کبود شده، درخشان، ادم باهوش، ادم زرنگ، واکسی، چیز درخشنده، ستاره، کلاه ابریشمی، کفش چرمی برقی، پول، چشم