سیلندر
سیل، لای، لجن، گل، ته مانده، کف، درده، لجن گرفتن
سلد
سر زدن، نژاد کلت یا سلت، نژاد سلت
ذره
کودک، فرزند، بچه، طفل، خردسال، زاده، زاد
سیلدنافیل
سیلد
سیلدنافیل سیترات
sild