شارش خودمانندself-similar flow, self-similar motion, self-preserving flowواژههای مصوب فرهنگستانشارشی که شکل نیمرخ توزیع سرعت یا دمای آن در راستای جریان ثابت است
similaritiesدیکشنری انگلیسی به فارسیشباهت ها، تشابه، مشابهت، همانندی، همسانی، مطابقت، مانند بودن، همگونگی
similaritiesدیکشنری انگلیسی به فارسیشباهت ها، تشابه، مشابهت، همانندی، همسانی، مطابقت، مانند بودن، همگونگی
dissimilarدیکشنری انگلیسی به فارسیمتفاوت است، غیر مشابه، بی شباهت، ناهمسان، ناهمانند، مختلف، ناجور، دگرگون
زیستمانندbiosimilarواژههای مصوب فرهنگستانمحصولی زیستی با شباهت بسیار به یک محصول زیستیِ از پیشتأییدشده در سازمان غذا و دارو