sinusدیکشنری انگلیسی به فارسیسینوس، حفره، معصره، ناسور، گودال، کیسه، جیب، درون حفرههای پیشانی و گونه ها
کاوکsinusواژههای مصوب فرهنگستانحفرۀ هوایی داخل برخی از استخوانها ازجمله استخوان صورت و جمجمه متـ . سینوس 2
کاوک بَروارهایmaxillary sinusواژههای مصوب فرهنگستانهریک از دو کاوک اطراف بینیکه بهصورت حفرهای وسیع در داخل استخوان فک بالا قرار دارد
کژآهنگی سینوسیsinus arrhythmiaواژههای مصوب فرهنگستانتغییر چرخهای طبیعی در میزان ضربان قلب ناشی از رسیدن تکانههای واجی به گرۀ سینوسی ـ دهلیزی
سردهgenusواژههای مصوب فرهنگستانهفتمین رتبۀ اصلی در آرایهشناسی موجودات زنده، پایینتر از تیره و بالاتر از گونه
سردۀ اَبرcloud genus, cloud generaواژههای مصوب فرهنگستانهریک از تقسیمات دهگانۀ اَبرهای اصلی براساس شکل ظاهری آنها مطابق با ردهبندی سازمان جهانی هواشناسی
بازتاب گیرندهفشاریbaroreceptor reflexواژههای مصوب فرهنگستانبازتابی عصبی که سازوکار آن تحریک گیرندههای فشاری موجود در قوس آئورت (aortic arch) یا سینوس کاروتید (carotid sinus) است و فشار خون را تنظیم میکند متـ . فشاربازتاب baroreflex