slinkدیکشنری انگلیسی به فارسیلاغر، گام های دزدکی، پوست بره تودلی، حرکت دزدکی، نظر چشمی، نگاه دزدکی، نوزاد زود رس، سقط شده
slingsدیکشنری انگلیسی به فارسیسلنجس، فلاخن، رسن، زنجیر، قلاب سنگ، بند، تسمه تفنگ، پرتاب کردن، انداختن، پراندن
slingدیکشنری انگلیسی به فارسیزنجیر، فلاخن، رسن، قلاب سنگ، بند، تسمه تفنگ، پرتاب کردن، انداختن، پراندن