sloughدیکشنری انگلیسی به فارسیاسلحه، پوسته خارجی، پوست ریخته شده مار، پوست، پوسته پوسته شدگی، لجن، باتلاق، لجن زار، نهر، انحطاط، پوست مار، پوست دله زخم، در لجن گیر افتادن
sloughsدیکشنری انگلیسی به فارسیاسلایدها، پوسته خارجی، پوست ریخته شده مار، پوست، پوسته پوسته شدگی، لجن، باتلاق، لجن زار، نهر، انحطاط، پوست مار، پوست دله زخم، در لجن گیر افتادن
sloughدیکشنری انگلیسی به فارسیاسلحه، پوسته خارجی، پوست ریخته شده مار، پوست، پوسته پوسته شدگی، لجن، باتلاق، لجن زار، نهر، انحطاط، پوست مار، پوست دله زخم، در لجن گیر افتادن
sloughدیکشنری انگلیسی به فارسیاسلحه، پوسته خارجی، پوست ریخته شده مار، پوست، پوسته پوسته شدگی، لجن، باتلاق، لجن زار، نهر، انحطاط، پوست مار، پوست دله زخم، در لجن گیر افتادن