زاغه، خیابان پر جمعیت، محله کثیف، محلات پر جمعیت وپست شهر
اسلوم
ناحیه فقیرنشین
بسیارظلمکننده؛ بسیارستمکار.
شل شدن، بدور محور ثابتی گشتن، چرخیدن
لعنتی
سقوط کرد، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
خرابکاری
لمس کردن
مرده، چرت زدن، غنودن
لاغر، چرت زننده
slum
shantytown, slum
cote, pen, slum