speakersدیکشنری انگلیسی به فارسیسخنرانان، گوینده، سخنگو، متکلم، ناطق، حرف زن، سخن ران، رئیس مجلس شورا
speakersدیکشنری انگلیسی به فارسیسخنرانان، گوینده، سخنگو، متکلم، ناطق، حرف زن، سخن ران، رئیس مجلس شورا
بومیزبانnative speakerواژههای مصوب فرهنگستانفردی که زبان مشخصی را بهعنوان زبان مادری فراگرفته است متـ . گویشور بومی