speechدیکشنری انگلیسی به فارسیسخنرانی - گفتار، گفتار، سخنرانی، سخن، صحبت، نطق، حرف، خطبه، گویایی، قوه ناطقه، خطابت
کنش گفتاری مستقیمdirect speech act, speech actواژههای مصوب فرهنگستانگفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act
کنش گفتاری غیرمستقیمindirect speech actواژههای مصوب فرهنگستانکنش گفتاریای که در آن معنایی که القا میشود متناظر با صورت نیست
نظریۀ کنش گفتاریspeech act theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای در کاربردشناسی زبان که از سوی آستین مطرح شد و به مطالعۀ کنشهای گفتاری میپردازد
کنش گفتاری مستقیمdirect speech act, speech actواژههای مصوب فرهنگستانگفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act
speechدیکشنری انگلیسی به فارسیسخنرانی - گفتار، گفتار، سخنرانی، سخن، صحبت، نطق، حرف، خطبه، گویایی، قوه ناطقه، خطابت