splashدیکشنری انگلیسی به فارسیچلپ چلوپ، صدای ریزش، دارای ترشح، شتک، دارای صدای چلب چلوب، صدای ترشح، چلپ چلوپ کردن، ریختن، ترشح کردن
displaysدیکشنری انگلیسی به فارسینمایش ها، نمایش، تظاهر، جلوه، بیان، نشان دادن، نمایش دادن، نمایاندن، ابراز کردن، اشکار کردن، تظاهر کردن