شوخیپرداز صحنهstand-up comedian, gagman, comic 1, stand-up comic, stand-upواژههای مصوب فرهنگستاناجراکنندهای که مستقیماً برای تماشاگران لطیفه یا داستان طنزآمیز روایت میکند
شوخیپردازی روی صحنهstand-up comedyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کمدی با مضامین اجتماعی که در آن اجراکننده بر روی صحنه میایستد و مستقیماً برای تماشاگران لطیفه یا داستانی طنزآمیز روایت میکند
چنتة ایستادهstand-up pouch, SUPواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چنتة پرکاربرد با کف کاچهای که به حالت ایستاده قرار میگیرد
outstandدیکشنری انگلیسی به فارسیبی نظیر، بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن