stanchionدیکشنری انگلیسی به فارسیstanchion، پایه، تیر، حائل، شمع، نگهدار، سایبان یا چادر جلو مغازه، مهار یامحدودکردن، تیر دار کردن
شیردوشگاهmilking parlor, milking stall, milking space, milking room, milking stanchionواژههای مصوب فرهنگستانساختمانی که دستگاههای مخصوص شیردوشی در آن قرار دارد