statementsدیکشنری انگلیسی به فارسیبیانیه، اعلامیه، بیان، گفته، اظهار، شرح، حکم، توضیح، قطعنامه، تقریر، قطعه نامه، عرضه داشت
استدلال2argumentواژههای مصوب فرهنگستانزنجیرهای از گزارهها (statements) که از برخی از آنها، که مقدمات (premises) نامیده میشوند، یک یا چند گزارة دیگر نتیجه میشود متـ . برهان