عدسی ناستیگماتstigmatic lensواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عدسی که تمام پرتوهای نور محوری گذرنده از آن، فاصلۀ کانونی یکسان دارد
توری کاو ناستیگماتstigmatic concave gratingواژههای مصوب فرهنگستانسطح کاوی که با شیارهای دایرهای هممرکز خطکشی شده و وسیلهای دومنظوره برای تشکیل تصویر و تجزیۀ نور است
ننگیندیکشنری فارسی به انگلیسیdisgraceful, dishonorable, ignoble, infamous, inglorious, opprobrious, scandalous, shameful, stigmatic