stigmatiseدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالت کشیدن، لکه دار کردن، داغ ننگ زدن بر، نشان دار کردن، خوار کردن
stigmatizeدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالت کشیدن، لکه دار کردن، داغ ننگ زدن بر، نشان دار کردن، خوار کردن
stigmatizesدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالت می کشد، لکه دار کردن، داغ ننگ زدن بر، نشان دار کردن، خوار کردن