همزن مغناطیسیmagnetic stirrerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وسیلۀ آزمایشگاهی دارای آهنربای چرخان که از آن برای هم زدن مایعات استفاده میکنند
همزن مغناطیسیmagnetic stirrerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وسیلۀ آزمایشگاهی دارای آهنربای چرخان که از آن برای هم زدن مایعات استفاده میکنند
انگیزاندیکشنری فارسی به انگلیسیcause, come-on, encouragement, evocative, excitement, exciter, exciting, fillip, impeller, impetus, incentive, inducement, instigation, motivator, piquant, prod, provoker, signal, stimulant, stirrer, turn-on
همزن مغناطیسیmagnetic stirrerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وسیلۀ آزمایشگاهی دارای آهنربای چرخان که از آن برای هم زدن مایعات استفاده میکنند