استاف
شطوف . [ ش َ ] (ع ص ) جهت دور و دراز. (از اقرب الموارد). رجوع به شطون شود.
شطوف . [ ش ُ ] (ع مص ) شَطف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به شطف شود.
استاب
ستاب
خفه شو
ریختن
انفجار، پرواز، شروع بپرواز کردن