storeدیکشنری انگلیسی به فارسیفروشگاه، ذخیره، مغازه، انبار، مخزن، دکان، اندوخته، مقدار زیاد، ذخیره کردن، انبار کردن، اندوختن
اُشکوب برینoverstoreyواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از درختان در جنگلی با بیش از یک اُشکوب که بالاترین لایۀ تاجپوشش را تشکیل میدهد