stums
stuns، بی حس کردن، حیرت زده کردن، سراسیمه کردن، گیج کردن
استدلال، وفادار، بي شائبه، بی رخنه، بی منفذ
ناامیدی، مخروط ناقص، هرم ناقص، ذره، جزء بی نهایت کوچک