stylishدیکشنری انگلیسی به فارسیخوش استیل، شیک، زیبا، با سلیقه، مطابق مد روز، خوش سلیقه، باب روز، چیز خیلی شیک
خوشسبکstylishواژههای مصوب فرهنگستانویژگی سازه یا دستساخته یا شیئی که از سبکی فاخر و جلوهای زیبا برخوردار باشد
stylesدیکشنری انگلیسی به فارسیسبک ها، سبک، شیوه، روش، استیل، سلیقه، خامه، سبک نگارش، سیاق، قلم، سبک متداول، میله، عبارت، متداولشدن، مد کردن، نامیدن
شیکدیکشنری فارسی به انگلیسیa la mode, chic, dapper, de rigueur, dressy, fashionable, mod, natty, rakish, sleek, smart, spruce, style, stylish, swinger, swinging