25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
subside
subsidence
باد کسی یا چیزی نشستن
فروکش
هلیدن
collapse
بیشتر بدانید
تفعل
ابوحمزه
uropoietic
یواقیت
ابریشم
ابوالدر
جستوجوی دقیق
subsiding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اضافه کردن، فروکش کردن، واگذاشتن، فرو نشستن، نشست کردن، سست شدن
جستوجوی همآوا
subsident
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردستان
جستوجوی همقافیه
unsubsiding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغو اشتراک