substituteدیکشنری انگلیسی به فارسیجایگزین، تعویض، جانشین، عوض، بدل، جانشین کردن، تعویض کردن، جابجا کردن
substitutesدیکشنری انگلیسی به فارسیجایگزین ها، تعویض، جانشین، عوض، بدل، جانشین کردن، تعویض کردن، جابجا کردن
ریلبند غیرچوبیsubstitute tieواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع ریلبندی که از جنسی غیر از چوب ساخته شده باشد متـ . تراورس غیرچوبی