suggestedدیکشنری انگلیسی به فارسیپیشنهادی، پیشنهاد کردن، اشاره کردن بر، بفکر خطور دادن، اظهار کردن، تلقین کردن
msrpواژهنامه آزادمخفف Manufacturer's Suggested Retail Price. بهایی که تولیدکنندۀ یک کالا، برای فروش آن در بازار٬ به خرده فروشان پیشنهاد می کند.