suicideدیکشنری انگلیسی به فارسیخودکشی کردن، خود کشی، انتحار، مبادرت کننده بخود کشی، خودویرانگری، خود کش
suicideدیکشنری انگلیسی به فارسیخودکشی کردن، خود کشی، انتحار، مبادرت کننده بخود کشی، خودویرانگری، خود کش
suicideدیکشنری انگلیسی به فارسیخودکشی کردن، خود کشی، انتحار، مبادرت کننده بخود کشی، خودویرانگری، خود کش
خودکشی انفعالیpassive suicideواژههای مصوب فرهنگستانرفتاری زیانبار و انفعالی با نیتی نامشخص که گمان میرود فرد با انجام آن قصد از بین بردن خود را داشته باشد