suppliedدیکشنری انگلیسی به فارسیعرضه شده است، رساندن، تامین کردن، تهیه کردن، تدارک دیدن، دادن به، تولید کردن
تأمینکنندهsupplier 1واژههای مصوب فرهنگستانشخص یا سازمانی که کالا یا خدماتی را، معمولاً درازای دریافت بهای آن، برای استفاده در پروژه فراهم میکند
سفرسازsupplier 2واژههای مصوب فرهنگستانشرکتی که اجزای اساسی سفر، مانند وسایل حملونقل یا واحد اقامتی، را فراهم میکند
تأمینکنندهsupplier 1واژههای مصوب فرهنگستانشخص یا سازمانی که کالا یا خدماتی را، معمولاً درازای دریافت بهای آن، برای استفاده در پروژه فراهم میکند
سفرسازsupplier 2واژههای مصوب فرهنگستانشرکتی که اجزای اساسی سفر، مانند وسایل حملونقل یا واحد اقامتی، را فراهم میکند
تسهیلات اعتباری عرضهکنندهsuppliers's creditواژههای مصوب فرهنگستانتمهیداتی برای تأمین مالی که در آن صادرکنندگان برای خریداران محصول صادراتی خود منابع اعتباری فراهم میکنند متـ . تسهیلات عرضهکننده
سفرسازانtour element suppliersواژههای مصوب فرهنگستانشرکتهایی که اجزای اساسی گشتها را برای گشتپردازها فراهم میکنند