surveyorsدیکشنری انگلیسی به فارسینقشه برداران، نقشه بردار، مساح، مبصر کلاس، پیمایشگر، زمین پیما، بازبین
متر نقشهبرداریsurveyor's tapeواژههای مصوب فرهنگستاننوار مدرجی که در نقشهبرداری برای اندازهگیری فاصله به کار میرود
surveyorsدیکشنری انگلیسی به فارسینقشه برداران، نقشه بردار، مساح، مبصر کلاس، پیمایشگر، زمین پیما، بازبین